فصل یکم
سازمان و مدیریت
مقدمـه
جامعه امروز جامعه سازمانی هست کودکان درون سازمانـهایی بـه نام زایشگاه بـه دنیـا مـی آیند بیشتر سالهای رشد و پرورش خود را درون سازمانـهایی بـه نام مدرسه مـی گذرانند و پس از فراغت از مدرسه اغلب آنان درون سازمانـهای دولتی ،صنعتی ، حل میائل فصل 4 ریاضی چهارم انسانی تجاری یـا آموزشی مشغول کار مـی شوند امروزه انواع خدمات و تولیدات مورد نیـاز جامعه و مردم بوسیله سازمان های گوناگون فراهم مـی شوند .
سازمان اجتماعی
به طور کلی وقتی کـه انسان ها با هم زندگی مـی کنند درون مـیان آنـها بـه طور خود جوش الگویی از روابط اجتماعی باورها و جهت گیری های مشترک پدید مـی آید کـه اصطلاحا سازمان اجتماعی نامـیده مـی شود درون این سازمان ساختار روابط اجتماعی و الگوی مقام و منزلت و همچنین مجموعه باورها و جهت گیری های مشترک کـه به منزله معیـارهای رفتاری اعضا عمل مـی کند وجوه مـهم سازمان را تشکیل مـی دهند .
سازمان رسمـی
سازمانـهایی وجود دارند کـه آگاهانـه و از روی طرح و نقشـه به منظور نیل بـه مقاصد معینی ایجاد مـی شوند اگر تحقق هدفی مستلزم کار و فعالیت جمعی باشد انسانـها سازمانی برپا مـی کنند کـه بوسیله آن مـی توانند فعالیت های جمع کثیری از افراد را هماهنگ سازند . حل میائل فصل 4 ریاضی چهارم انسانی مشوق ها و امتیـازاتی تدارک مـی بینند که تا افراد دیگر نیز به منظور کمک بـه تحقق هدف بـه آن سازمان بپیوندند درون این نوع سازمان هدف ها، ساختار روابط مـیان اعضا و هنجارهای خود جوش نبوده بلکه پیشاپیش و آگاهانـه طراحی مـی شوند این سازمانـها سازمان های رسمـی نامـیده مـی شوند مانند سازمان های دولتی کارخانـه ها و دانشگاه ها و مدارس .
تعریف سازمان
سازمان عبارت هست از هماهنگی معقول تعدادی از افراد کـه از طریق تقسیم وظایف و برقراری روابط منظم و منطقی به منظور تحقق هدف یـا منظور مشترکی بـه طور مستمر فعالیت مـی کنند .
انواع سازمان
بر مبنای ویژگی های گوناگون سازمان ها انواع طبقه بندی امکان پذیر است. حل میائل فصل 4 ریاضی چهارم انسانی برحسب اندازه نوع مالکیت ملاک عضویت اه و وظایف اجتماعی و ... درون مقابل این طبقه بندی ها ، طبقه بندی های دیگری هم وجود دارند کـه با ملاک های ذهنی و تحلیلی شکل گرفته اند. کـه در زیر بـه آنـها اشاره شده هست :
1)طبقه بندی پارسنز
به نظر پارسنز همـه نظامـهای اجتماعی به منظور رشد و بقای خود حتما چهار مسئله زیر را حل کنند :
1- بدست آوردن منابع کافی و سازش با شرایط محیط
2- تعیین هدف ها و بسیج منابع به منظور تحقق آنـها
3- حفظ همبستگی مـیان اجزا
4- حفظ الگوهای ارزشی و فرهنگی درون طول زمان
2)طبقه بندی اتزیونی
این جامعه شناس سازمان ها را بنابر نوع قدرتی کـه در آنـها بـه منظور طلب اطاعت و فرمان پذیری بـه کار مـی شود طبقه بندی کرده کـه عبارتند از :
1- اجباری : حل میائل فصل 4 ریاضی چهارم انسانی کاربرد زور و تهدید
2- انتفاعی : کاربرد پاداش های مادی و اقتصادی
3- هنجاری : کاربرد پاداش های نمادین
3) طبقه بندی بلاواسکات :
این دو نظریـه پرداز چهار نوع سازمان تشخیص داده اند :
1- سازمان های مشترک المنافع کـه در اصل بـه عموم اعضا خود نفع مـی رسانند.
2- سازمان های تجاری کـه در اصل بـه مالکان – مدیران خود بهره مـی رسانند .
3- سازمان های خدماتی کـه در درجه نخست بـه مراجعان خود نفع مـی رسانند.
4- سازمان های رفاه عمومـی کـه عموم مردم را بهره مند مـی سازند.
تعریف مدیریت
تعریف مدیریت عبارت هست از :
- هنر انجام کار بوسیله دیگران
- فراگرد تبدیل اطلاعات بـه عمل
- فراگرد هماهنگ سازی فعالیت فردی و گروهی درون جهت هدف های گروهی
- ایجاد محیطی موثر به منظور افرادی کـه در گروه های رسمـی سازمانی فعالیت مـی کنند.
اگر درون موقعیتی ملاکهای زیر مشـهود باشند مـی توان گفت کـه در آن موقعیت مدیریت اعمال مـی شود :
1- فعالیت منظم و سازمان یـافته
2- هدفها
3- روابط مـیان منابع
4- انجام کار بوسیله دیگران
5- تصمـیم گیری
سطوح مدیریت و انواع مدیران
1- مدیران خط مقدم : پایین ترین سطح مدیران کـه غالبا سرپرست نامـیده مـی شوند و هدایت و سرپرستی کارکنان عملیـات را برعهده دارند.
2- مدیران مـیانی : مسئولیت هدایت فعالیت های کارکنان و سایر مدیران را برعهده دارند .
3- مدیران عالی : بالاترین سطح مدیران کـه عناوینی چون مدیر عامل ، رئیس و ... را دارند و مسئولیت مدیریت کل سازمان را برعهده دارند.
فراگرد مدیریت
مفهوم فراگرد ضمن دلالت بر شیوه منظم انجام کار بر توالی گامـها یـا عناصری کـه به هدف یـا نتیجه خاصی منجر مـی شود اشاره مـی کند بعد مدیریت از آن جهت فراگرد تلقی مـی شود کـه همـه مدیران صرفنظر از قابلیت ها و یـا مـهارت های خاص خود به منظور نیل بـه هدف بـه فعالیت های پیوسته و منظمـی مـی پردازند.
کارکردهای مدیریت
1- برنامـه ریزی : یعنی پیش نگری وتدارک وسایل به منظور عملیـات آینده
2- سازمان دهی : یعنی ترکیب و تخصیص افراد و منابع دیگر به منظور انجام کار .
3- فرماندهی : یعنی هدایت و جهت دهی افراد درون انجام کار
4- هماهنگی : یعنی بـه هم پیوستن و وحدت بخشیدن همـه پوشش ها و فعالیت ها
5- کنترل: یعنی رسیدگی بـه اینکه آیـا کلیـه امور طبق مقررات صورت مـی گیرند یـا نـه
نقش های مدیریت
1- نقش های مـیان شخصی: کـه شامل مقام تشریفاتی ، رهبر و رابط مـی شود .
2- نقش های اطلاعاتی : کـه شامل خبرگیر ، پخش گر و سخن گو مـی شود.
3- نقش های تصمـیمـی : کـه شامل کار آفرین مـهار گر آشفتگی ، تخصیص گر منابع و مذاکره گر مـی شود.
کارآیی و اثر بخشی
کارآیی : یعنی درست انجام کار و رشد و ارتقا دانش ومـهارت های کارکنان برحسب پایین نگه داشتن هزینـه های پرسنلی .
اثربخشی : تمرکز و تاکید آن بر نتایج کار برحسب کمـیت ، کیفیت ، زمان و هزینـه است.
مـهارت های سه گانـه مدیریت :
1- مـهارت فنی : یعنی دانایی و توانایی درون انجام وظایف خاص کـه لازمـه آن ورزیدگی درون کاربرد فنون و شایستگی عملی درون رفتار و فعالیت هست .
2- مـهارت انسانی : یعنی داشتن توانایی و قدرت تشخیص درون زمـینـه ایجاد محیط تفاهم و همکاری و انجام کار بوسیله دیگران .
3- مـهارت های ادارکی : یعنی توانایی ذهنی به منظور درک و تجزیـه و تحلیل پیچیدگی های سازمان .
مـهارت های ویژه
1- کنترل محیط سازمان و منابع آن
2- سازماندهی و هماهنگ سازی
3- کنترل اطلاعات
4- فراهم سازی زمـینـه رشد و شکوفایی
5- ایجاد انگیزه درون کارکنان و کنترل تضادها
6- مشکل گشایی راهبردی
محیط سازمان و مدیریت
1- محیط عمومـی سازمان : شامل عناصری هست که خاص سازمان معینی نیستند و بطور غیر مستقیم فعالیت های همـه سازمانـها را تحت تاثیر قرار مـی دهند.
2- محیط وظیفه ای سازمان : عبارت از عناصر و عواملی هستند کـه بطور مستقیم بر یک سازمان و عملیـات آن موثر واقع مـی شوند .
3- محیط درونی : فضای سازمانی نامـیده مـی شود کـه از طریق مطالعه ادراک مشترک کارکنان سازمان درون جامعه توضیح داده مـی شود .
رویکردهای متداول درون آموزش مدیریت
1- رویکرد کلاسیک یـا سنتی
2- رویکرد نمونـه پژوهشی
3- رویکرد رفتاری
4- رویکرد تصمـیم گیری
5- رویکرد مقداری یـا کمـی
6- رویکرد سیستمـی
اخلاق مدیریت
اخلاق عبارت هست از معیـار رفتار درون یک زمان معین کـه سلوک و رفتار مردم با آن سنجیده و ارزیـابی مـی شود رفتار اخلاقی رفتاری هست که درون هر موقعیت خاص بـه عنوان خوب و درست پذیرفته مـی شود. رفتار اخلاقی مدیریت نـه فقط با دستورات قانونی بلکه با اصول و موازین اخلاقی درون کل جامعه همخوانی و همنوایی دارد.
فصل دوم – تصمـیم گیری
تعریف تصمـیم گیری
تصمـیم گیری بـه زبان ساده یعنی رسیدن بـه یک راه حل یـا نتیجه . تصمـیم عبارت هست از یک گزینش کـه به موجب آن شخص درباره یک موقعیت بـه نتیجه ای نایل مـی شود .
انواع تصمـیم
1- بنیـادی – معمولی
2- بی برنامـه – با برنامـه
3- راهبردی – اداری
تصمـیم معمول
به تصمـیم های معمولی با برنامـه و اداری کـه به یکدیگر شباهت دارند اطلاق مـی شود این نوع تصمـیم مطابق با عادات قواعد یـا رویـه های معینی اتخاذ مـی شود و استفاده از آن موجب مـی شود کـه مدیران و کارکنان سازمان بـه جای پرداختن بـه مسائل تکراری وقت و انرژی خود را بـه فعالیت های دیگر اختصاص دهند.
تصمـیم غیر معمول
به تصمـیم های بنیـادی بی برنامـه و راهبردی گفته مـیشود و با مسائل و مشکلات جدید و غیرعادی سازمان مرتبط هست معمولا تصمـیمـی اساسی حیـاتی و بلند مدت درون ارتباط با توسعه سازمان نوآوری و طرح های جدید سرمایـه گذاری است.
فراگرد تصمـیم گیری عقلانی
1)تعریف مشکل ، تشخیص علت ها ، تعیین هدف های تصمـیم (پژوهش موقعیت)
تشخیص و تعریف مشکل مستلزم آشنایی با زمـینـه و موقعیت مشکل و داشتن چارچوب فکری معتبر هست در این مرحله خلاقیت تصمـیم گیرنده تحت آزمایش قرار مـی گیرد اگر فرصت کافی درون اختیـار او باشد مـی تواند با وارسی بیشتر حقایق بـه بینش های تازه ای دست یـابد. بعد از تشخیص مساله تعریف و بیـان کامل آن گامـهای بعدی را آسان تر خواهد کرد که تا این مرحله بهتر هست که تصمـیم گیرنده ذهن خود را از هر پاسخ عادی یـا سنتی پاک کرده باشد. تشخیص مساله و تعریف آن فراگردی تکرار شونده است. ملاحظه و ارزیـابی مجدد مسائل کمک مـی کند کـه فراگرد تصمـیم گیری واقع بینانـه تر بوده و با مجموعه شرایط متغیر مرتبط باشد.
2)جستجوی راه حل ها یـا شیوه های عمل
دستیـابی بـه راه حل ها یـا شیوه های عمل درون تصمـیم گیری مستلزم خلاقیت ذهنی هست به این منظور تصمـیم گیرنده حتما علاوه بر تکیـه بر تجربه خود از کمک فکری دیگران نیز بهره گیرد که تا به دقت و صحت و اعتبار تصمـیم گیری بیفزاید . جستجو به منظور گزینـه های ممکن را غالبا مـی توان با تشخیص ویژگی های یک راه حل خوب سازمان دهی و محدود کرد . تعیین تعداد گزینـه هایی کـه مورد ملاحظه قرار مـی گیرند بـه جای خود یک تصمـیم دشوار هست وقتی کـه مجموعه ای از گزینـه ها موجود باشند حتما با استفاده ازیک روش منطقی اعتبار آنـها را سنجید و پس از بررسی مزایـا و معایب هر یک از آنـها با کمترین خطا گزینـه مناسب را انتخاب نمود.
3)ارزیـابی گزینـه ها وگزینش یک راه حل
مرحله مـهم درون فراگرد تصمـیم گیری گزینش راه حل مورد نظر هست . پاسخگویی بـه پرسش های زیر بـه تصمـیم گیرنده کمک مـی کند کـه در پرتو واقعیتهای عینی و پیش نگری عواقب احتمالی راه حل موثرتری را انتخاب نماید :
1- هر یک از راه حل ها با توجه بـه اه و منابع سازمان که تا چه اندازه واقع بینانـه اند؟
2- هر یک از راه حل ها که تا چه اندازه بـه حل مشکل کمک مـی کنند ؟
3- اجرای هر یک از راه حل ها چه نتایجی بـه بار مـی آورد ؟
4- ضمن اجرای راه حل ها چه مشکلاتی ممکن هست پیش آیند ؟
4)اجرای تصمـیم و بازنگری
وقتی کـه عملی ترین و مناسب ترین راه حل به منظور مقابله با مشکل برگزیده شد روش علمـی ایجاب مـی کند کـه تصمـیم اتخاذ شده درون بخش کوچکی از فعالیت های سازمانی بـه طور آزمایشی اجرا شود.
شرایط تصمـیم گیری
دارای سه حالت هست : اطمـینان کـه در آن تصمـیم گیرنده هدف خود را مـی داند. ریسک کـه در آن اطلاعات کاملی درون دست نیست ولی فرد مـی داند کـه احتمال دستیـابی بـه نتایج مطلوب چقدر هست . عدم اطمـینان کـه در آن فرد تقریبا هیچ اطلاعاتی درباره آنچه کـه پیش خواهد آمد ندارد.
اهمـیت تصمـیم گیری درون مدیریت
تصمـیم گیری چارچوبی به منظور عملکرد کارکنان سازمان فراهم مـی سازد و نقشی پر اهمـیت درون مدیریت ایفا مـی کند از این رو بعضی از صاحب نظران به منظور مدیریت فقط یک کارکرد قائل مـی شوند و آن تصمـیم گیری هست .
فصل سوم – هدف گذاری و برنامـه ریزی
برنامـه ریزی فراگرد تعیین و تعریف هدف های سازمان و پیش بینی و تدارک دقیق اقدامات و وسایلی هست که آن هدفها را محقق مـی سازند اقدامات و وسایل مذکور عبارتند از : پیش بینی روش ها ،زمان ،مکان ،منابع و افراد حاصل نـهایی این فعالیتها فراهم شدن برنامـه ای هست که راهنمای اعمال و فعالیت های اعضای سازمان قرار مـی گیرد.
برخی از صاحبنظران مدیریت هدف گذاری را مقدم بر برنامـه ریزی مـی دانند و برخی دیگر برنامـه ریزی را بـه معنای وسیع شامل تعیین هدف ، خط مشی و پیش بینی و تدارک وسایل وامکانات تلقی مـی کنند طبقه بندی بـه هر صورت کـه باشد هدف گذاری و برنامـه ریزی از جوانب مـهم کار مدیریت بـه شمار مـی رود هر مدیری موظف هست برنامـه ریزی کند ولی نوع و وسعت آن با توجه بـه مـیزان اختیـار مدیر و ماهیت کار سازمانی تغییر مـی کند .
فراگرد برنامـه ریزی
1-هدف گذاری : تعیین هدف ها و اولویت آنـها
2- پیش نگری : بررسی و پیش بینی منابع و امکانات لازم به منظور تحقق هدفها
3- بودجه بندی : تشخیص فعالیت ها و اقدامات لازم به منظور تحقق هدفها
4- سیـاست گذاری : تعیین خط مشی ها ،روش ها و ملاک های عملیـات
هدف و اهمـیت آن
هدف نتیجه مطلوبی هست که رفتار سازمانی درون جهت آن هدایت مـی شود درون شرایط و موقعیت هایی کـه مدیریت اعمال مـی شود همـیشـه مجموعه ای از نتایج مطلوب وجود دارد کـه مسیر و جهت فعالیت ها را معین مـی کند .هدفها نـه فقط جهت و نتیجه رفتار اعضای سازمان را معین مـی کنند بلکه درون صورت جذابیت انگیزه تحقق خود را درون آنان بوجود مـی آورند امور برنامـه ریزی کنترل و ارزشیـابی مستقیما از هدف ها تاثیر مـی پذیرند کاربرد دیگر هدف استفاده از آن به منظور ارزشیـابی تغییر هست امروزه تغییر ضرورت دوام کارو فعالیت هر سازمانی است.
هدف های لفظی و واقعی
محک یک هدف واقعی تاثیر آن بر خط مشی ، روابط و عملیـات سازمانی یـا بـه طور کلی بر رفتار افراد سازمان هست عبارات و اظهاراتی کـه چیستی هدفها را بیـان مـی کنند هدف های لفظی نامـیده مـی شوند نتایجی کـه رفتار عملا درون جهت آنـها هدایت مـی شود هدفهای واقعی را تشکیل مـی دهند.
ملاک های تعیین هدف
1- هدفها حتما سنجش پذیر باشند.
2- هدفها حتما دست یـافتنی باشند.
3- هدفها حتما پذیرفتنی باشند .
4- هدفها حتما همخوانی و توافق داشته باشند.
5- هزینـه فرصت .
پیش نگری
پیش نگری عبارت هست از فراگرد استفاده از اطلاعات گذشته و حال به منظور تخمـین شرایط و رویداد های آینده پیش نگری تصوری از آینده به منظور برنامـه ریز بوجود مـی اورد و او را درون کشف نیـاز ها و تغییرات مرتبط با خدمات یـا تولیدات سازمان راهنمایی کرده امکان تهیـه و تدارک منابع لازم به منظور رفع نیـازها و ایجاد تغییرات را فراهم مـی سازد . ساده ترین روش پیش نگری حدس و گمان یعنی تخمـین ساده رویدادهای آتی برمبنای شواهد واطلاعات موجود درباره فعالیت های سازمان است.
بودجه بندی
مرحله سوم درون برنامـه ریزی بودجه بندی فعالیت ها و عملیـات سازمانی است .انواع بودجه ها درون مدیریت موسسات مورد استفاده قرار مـی گیرد و روشـهای مختلفی به منظور بودجه بندی وجود دارد. بودجه برنامـه ای هست که مشخص مـی کند چه مقدار از کل منابع سازمان بـه اه خاصی اختصاص خواهد یـافت. بعبارت دیگر بودجه نشان مـی دهد کـه منابع سازمانی درون یک دوره زمانی معین به منظور انجام فعالیت های ویژه سازمانی چگونـه تخصیص یـافته است.
سیـاست گذاری با تعیین خط مشی
وسیله اصلی اجرای برنامـه خط مشی است. خط مشی بازتاب هدفهای سازمان و رهنمود کلی اجرای عملیـات هست که چارچوبی به منظور تصمـیم گیری های عملیـاتی فراهم مـی سازد. وجود خط مشی این اطمـینان را بوجود مـی آورد کـه عملیـات و فعالیت های سازمانی درون جهت هدفها قرار خواهند گرفت. خط مشی نحوه اجرای عملیـات و تحقق هدفها را مشخص کرده و رفتار اعضای سازمان را هدایت مـی کند.
انواع برنامـه ها
1- برنامـه های ایمنی : برنامـه های ایمنی و پایدار بـه دفعات راهنمای عمل مدیران قرار مـی گیرند و موجب صرفه جویی درون وقت و انرژی آنـها مـی شوند. متداولترین برنامـه های دائمـی عبارتند از : استاندارد ها ، رویـه ها ، روشـها و مقررات .
2- برنامـه ها ی موقت : برنامـه های موقت یـا تک کاربردی به منظور هدف ویژه یـا دوره زمانی معینی طراحی مـی شوند و احتمالا بـه همان شکل درون آینده تکرار نخواهد شد. وقتی کـه هدف تحقق یـافت یـا زمان سپری شد برنامـه متوقف مـی شود و یـا مورد تجدید نظر قرار مـی گیرد. متداولترین این برنامـه ها عبارتنداز : برنامکها ، طرح ها و بودجه ها.
3- برنامـه های مدت دار : برنامـه ها را با توجه بـه دامنـه زمانی آنـها نیز مـی توان طبقه بندی کرد. از این لحاظ سه نوع برنامـه قابل تشخیص است.کوتاه مدت ، مـیان مدت ، بلند مدت. مدیران به منظور هدایت عملیـات جاری برنامـه ریزی مـی کنند (کوتاه مدت) به منظور تداوم و استمرار عملیـات برنامـه تهیـه مـی کنند (مـیان مدت) و درصدد رشد و توسعه فعالیت سازمان و بقای آن هستند (بلند مدت)
4- برنامـه های راهبردی و عملیـاتی : برنامـه هایی کـه در بالاترین سطح سازمان تهیـه مـی شوند برنامـه های راهبردی نام دارند و آنـهایی کـه در سطوح پایین تر تهیـه مـی شوند بـه برنامـه های عملیـاتی معروف اند. تفاوت های نسبی مـیان آنـها از لحاظ چارچوب زمانی ، وسعت و هدف است.برنامـه راهبردی دارای چارچوب زمانی نسبتا طولانی و قلمرو وسیع است. برنامـه عملیـاتی دارای دامنـه زمانی کوتاه و قلمرو محدود است.
فصل چهارم – سازمان دهی و ساختار سازمان
سازمان دهی عبارت هست از فراگرد نظم و ترتیب بـه کار و تقسیم و تخصیص آن بین اعضای سازمان بـه طوری کـه هدفهای سازمانی با اثر بخشی تحقق پیدا کند.
فراگرد سازماندهی
جریـان سازمان دهی طی مراحل زیر صورت مـی گیرد :
1- تشخیص فعالیت های لازم به منظور رسیدن بـه هدفها و اجرای خط مشی و برنامـه ها.
2- گروه بندی فعالیت با توجه بـه منابع انسانی و مادی موجود و تشخیص بهترین طریقه استفاده از آنـها.
3- اختیـار عمل و حق دستوردهی وتصمـیم گیری به منظور انجام کار بـه مسئول هر گروه.
4- ارتباط واحدهای گروه بندی شده بـه یکدیگر بصورت عمودی و افقی از طریق روابط شبکه ارتباطی .
ساختار سازمان
ساختار سازمان را مـی توان بـه کمک اجزا و عناصر پنج گانـه زیر توصیف کرد :
1- تخصصی فعالیت ها
2- استاندارد فعالیت ها
3- هماهنگ فعالیت ها
4- متمرکز و نامتمرکز تصمـیم گیری
5- اندازه واحد کار
تقسیم کار و گروه بندی وظایف
تقسیم کار عبارت هست از تفکیک وظایف مـیان افراد بـه طوری کـه هر فرد بـه جای انجام همـه کارها مسئول وظیفه یـا مجموعه وظایف معینی شود. گروه بندی وظایف عبارت هست از تفکیک فعالیت های سازمان بطوریکه وظایف و مشاغل مشابه و مرتبط درون واحدهای معینی انجام گیرند.
مبانی تقسیم کار برای تشکیل واحدهای سازمانی عبارتند از : تعداد افراد – زمان – کارکردها – تولیدات یـا خدمات – ارباب رجوع – موقعیت مکانی یـا جغرافیـایی – فراگرد کار.
هماهنگی
هماهنگی عبارت هست از فراگرد ایجاد وحدت و یگانگی مـیان فعالیت های واحدهای مختلف سازمان بـه نحوی کـه هدفهای سازمان بـه طور اثر بخش تحقق یـابند. تدابیر و تمـهیدات هماهنگی درون سازمانـها بـه شرح زیر هست :
1- سازگاری متقابل
2- سرپرستی مستقیم
3- استاندارد فراگردهای کار
4- استاندارد بازده کار
5- استاندارد مـهارتها
حیطه نظارت
حیطه نظارت بـه زبان ساده اشاره مـی کند بـه تعداد دفعات زیردستانی کـه مستقیما زیر نظر یک مدیر انجام وظیفه مـی کنند بـه او گزارش مـی دهند بنابراین حیطه نظارت اندازه و وسعت واحد کار را مشخص مـی کند.
عوامل تعیین کننده حیطه نظارت
1- مدت زمانی کـه صرف کار نظارت و سرپرستی مـی شود.
2- قابلیت ذهنی سازگاری مدیر
3- پیچیدگی موقعیت یـا کار
4- سایر وظایف مدیر
5- ثبات عملیـات
6- شایستگی زیر دستان
تفویض اختیـار
تفویض اختیـار عبارت هست از انتقال اختیـار و مسئولیت رسمـی از مافوق بـه زیر دست به منظور انجام وظایف خاص. واگذاری اختیـار و مسئولیت موجب مـی شود کـه سازمان بـه صورت موثرتری فعالیت کند . زیرا هیچ مافوقی شخصا نمـی تواند همـه وظایف سازمانی را انجام دهد . فراگرد تفویض اختیـار سه مرحله دارد :
1- تکلیف مسئولیت
2- تفویض اختیـار
3- اجبار پاسخگویی
وحدت فرمان
وحدت فرمان یکی از اصول سنتی مدیریت هست که بـه موجب آن هر شخص زیر دست درون سازمان به منظور انجام وظایف خود حتما فقط از یک مدیر یـا سرپرست مافوق دستور بگیرد. این اصل شالوده زنجیر زمان یـا سلسله مراتب اختیـار را کـه از بالا که تا پایین یک سازمان رسمـی امتداد مـی یـابد پدید مـی آورد.
سلسله مراتب
در هر سازمانی جریـان مسئولیت و اختیـار کـه به ترتیب رتبه و مقام از بالاترین سطح مدیریت شروع و به پایین ترین سطح عملیـاتی ادامـه مـی یـابد زنجیر فرمان یـا سلسله مراتب اختیـار نامـیده مـی شود. پیروی از این سلسله مراتب موجب مـی شود کـه اعضای سازمان بدانند کـه در کجا قرار گرفته اند و از چهانی حتما دستور بگیرند و به چهانی دستور بدهند و بالاخره این کـه آنـها نسبت بـه چهانی پاسخگو مـی باشند.
نمودار سازمان
برای نشان ساختار رسمـی سازمان معمولا از نگاره هایی بـه نام نمودار سازمان استفاده مـی شود نمودارها با توجه بـه وجوه مـهم ساختار سازمانی ترسیم مـی شوند و اطلاعاتی درباره عناصر مـهم سازمان نظیر کارکردها و وظایف واحدها و ارتباطات مـیان آنـها ارائه مـی شود. درترسیم نمودارها معمولا جوانب زیر مورد توجه قرار مـی گیرند :
1- تقسیم کار
2- روسا و مرئوسان
3- نوع کار و وظایف
4- گروه بندی کار
5- سطوح یـا رده های مدیریت
فصل پنجم – ارتباط
ارتباط یکی از پدیده هایی هست که همـه جوانب زندگی انسان با آن سرو کار دارد. فقط از طریق نوعی ارتباط هست که افراد انسانی مـی توانند با هم مراوده و مرابطه برقرار کرده بـه حیـات اجتماعی خود ادامـه دهند.
ارتباط بـه زبان ساده عبارت هست از انتقال و فهم معنا بین اشخاص – عمل انتقال بوسیله هر نوع رفتاری کـه در امر مبادله اطلاع و معنا موثر باشد صورت مـی گیرد.
فراگرد ارتباط
ارتباط عبارت از فراگرد انتقال اطلاعات از فردی بـه فرد دیگر است. درجریـان ارتباط مـیان دو نفر افکار یـا اطلاعات از طریق یکی ، درون قالب علائم ، نشانـه ها یـا نمادها بـه دیگری منتقل مـی شود . نفر دوم با وصول علائم و نمادها درصدد فهم و درک آنـها بر مـی آید. اگر او موفق شود کـه افکار یـا اطلاعات را درک کند مـی توان گفت کـه ارتباط موثر برقرار شده است.
فرستنده پیـام :آغازگر ارتباط هست که قصد دارد درباره نیـاز ، خواست یـا اطلاعی بای یـاانی مرابطه برقرار کند.
کدگذاری : به منظور اینکه فرستنده اندیشـه یـا اطلاع خود را قابل انتقال سازد حتما آن را بـه قالب قابل تشخیصی درآورد کـه به این عمل کدگذاری گفته مـی شود.
پیـام : بـه طور کلی معنا یـا اطلاعی کـه در جریـان ارتباط منتقل مـی گردد پیـام نامـیده مـی شود.
رسانـه : وسیله انتقال پیـام هست و حتما متناسب با پیـام انتخاب شود.
کدبرداری : فراگیر تفسیر پیـام و برگردان آن بـه صورت اطلاعی کـه برای گیرنده معنا دار شود کدبرداری نامـیده مـی شود.
بازخورد : اطلاع از تاثیری کـه پیـام درون نزد گیرنده داشته باز خورد نامـیده مـی شود.
ارتباط درون سازمانـها
انجام وظایف و مسئولیت های مدیریت از راه برقراری ارتباط امکان پذیر مـی شود. مدیران حتما برنامـه ریزی نیـاز بـه جمع آوری اطلاعات دارند. اجرای برنامـه ها مستلزم آن هست که آنـها را بـه کارگزاران سازمان تفهیم کرد. هر دو اقدام فوق یعنی جمع آوری اطلاعات و تفهیم برنامـه نیـازمند برقراری ارتباط اثر بخش است.سازمان دهی کار و گزینش وکارگماری افراد مستلزم برقراری ارتباط به منظور تفهیم وظایف شغلی است. به منظور رهبری و تحقق هدفهای گروهی ، مدیران حتما با زیردستان ارتباط داشته باشند. تشخیص موضوعات مناسب ارتباطی یکی از مشکلات مدیران است. مدیرانی کـه معتقدند هر نوع اطلاعاتی را مـی توان با کارکنان سازمان مبادله کرد نـه فقط دقت خود را با ارتباطات پیش پا افتاده تلف مـی کنند بلکه ممکن هست با اطلاعات نامناسب اختلالاتی درون کار اجرایی سازمان بوجود آورند. موارد زیر موضوعات مناسب ارتباط سازمانی هستند:
1- اطلاعات کلی درباره سازمان(هدفها ، خط مشی ها ، خدمات و فعالیت های اساسی آن).
2- اطلاعات مربوط بـه امور مشاغل کارکنان از قبیل مرخصی ها ، ترفیعات ، جدول حقوق و غیره.
3- اطلاعات راجع بـه وضعیت های ویژه ای کـه در سازمان پیش مـی آید نظیر تغییرات مدیریت و روشـها و غیره .
4- اطلاعات درباره نظام اقتصادی وسیـاسی جامعه کـه فعالیت ها و خدمات سازمان بدان وابسته است.
فصل ششم – رهبری
پس از برنامـه ریزی و سازماندهی گام بعدی فراهم موجباتی هست که اعضای سازمان را درون جهت هدفهای آن بـه حرکت و فعالیت درون مـی آورد . این کارکرد یـا وظیفه با اصطلاحات گوناگونی توصیف شده هست : فرماندهی ، هدایت ،انگیزش و رهبری . این وظیفه بـه هر نامـی کـه خوانده شود مستلزم برقراری ارتباط مستقیم با افراد انسانی است. هدف از رهبری ، راهنمایی زیردستان درون جهت بهتر فهمـیدن هدفهای سازمان و برانگیختن آنان بـه کار و فعالیت موثر است.
رهبری درون مدیریت
منظور از رهبری درون مدیریت فراگرد اثر گذاری و نفوذ درون رفتار اعضای سازمان به منظور یـاری و هدایت آنـها درون ایفای وظایف سازمانی است.مدیر درون مقام رهبر بـه سرپرستی زیردستان مـی پردازد با آنـها ارتباط متقابل برقرار مـی کند .انگیزه کار و فعالیت درون آنـها بـه وجود مـی آورد.به حل مشکلات و کشمکشـهای آنـها مـی پردازد و به اقتضا تغییراتی درون شرایط کار پدید مـی آورد.
قدرت رهبری
قدرت رهبری مدیران ناشی از منابع پنج گانـه زیر هست :
1- قدرت پاداش دهی
2- قدرت اجباری
3- قدرت قانونی
4- قدرت تخصصی
5- قدرت ارجاعی
قابلیت های رهبری
1- تشخیص : توانا بودن مدیر بـه فهم موقعیتی کـه مـی کوشد تحت تاثیر قرار دهد.
2- سازگاری : توانا بودن مدیر بـه انطباق رفتار خود و سایر منابعی کـه در اختیـار دارد.
3- ارتباط : توانا بودن مدیر بـه برقراری ارتباط با دیگران بطوریکه آنـها بتوانند بـه آسانی منظور او را بفهمند.
سرپرستی
یکی از وظایف مدیران ، سرپرستی زیردستان هست همـه کارکنان سازمان بـه سرپرستی نیـازمندند و انتظار دارند کـه درانجام وظایف خود هدایت شوند. روابط مدیر با زیردستان درون جریـان سرپرستی شکل مـی گیرد یعنی راهنمایی های او را پذیرفته یـا رد مـی کنند. درون طی سرپرستی هست که رفتار مدیر تاثیر خود را از لحاظ سوق زیردستان درون جهت هدفهای سازمانی بـه مرور آشکار مـی سازد و مدیر بر مسائل و مشکلات زیردستان آگاهی یـافته درصدد حل یـا رفع آنـها بر مـی آیند.
شخصیت رهبری
در مدیریت منظور از رهبری ،فراگرد اثر گذاری بر رفتار زیردستان بـه منظور تحقق اه گروه کار یـا سازمان است. مدیر درون مقام رهبر بـه سرپرستی زیردستان مـی پردازد. سبک یـا شخصیت رهبری مدیر طی زمان از طریق تحصیل ،کارورزی و تجربه شکل مـی گیرد و برحسب ادراکات خود او یـا ادراکات دیگران تعریف مـی شود بعبارت دیگر اگر مدیری خود را رهبری مردم دار و آزاد منش بداند ولی زیردستانش او را سخت گیر و وظیفه مدار بشناسند درون تعریف سبک رهبری او ادراظر زیردستان مـهمتر از نظر خود او تلقی خواهد شد زیرا زیر دستان بـه موجب ادراک خود از رفتار مدیر با او رفتار خواهند کرد.شخصیت رهبری درون واقع ادراک خود بـه علاوه ادراک دیگران از رفتار مدیر مـی باشد. با این تعریف اگر بخواهیم شخصیت رهبری مدیر را برحسب مفاهیم ملاحظه کنیم چهارعرصه مدل بـه شرح زیر توصیف پذیر خواهد شد:
1- عرصه عمومـی
2- عرصه کور
3- عرصه خصوصی
4- عرصه تاریک
انگیزش
انگیزه حالت یـا وضعی روانی هست که رفتار را درون جهت هدف یـا هدفهایی نیرو مـی دهد ، فعال مـی سازد و هدایت مـی کند. انگیزه مستقیما قابل مشاهده نیست . گاهی از طریق مشاهده رفتار افراد انگیزه های آنـها را حدس مـی زنیم یـا استنباط مـی کنیم . انگیزه ها را گاهی بـه عنوان نیـازها ، تمایلات یـا محرکات درونی شخص تعریف مـی کنند. انگیزه ها چراهای رفتار محسوب مـی شوند. وظایف سازمانی هر اندازه هم کـه دقیق و حساب شده باشند که تا زمانی کـه کارکنان سازمان انگیزه کار و فعالیت نداشته باشند بـه طور موثر بـه مرحله عمل درون نخواهند آمد. مطالعات اولیـه مدیریت و رفتار انسانی غالبا قدرت انگیزشی عوامل اقتصادی را مورد تاکید قرار مـی دادند. نیـازهای اساسی کارکنان معمولا از طریق پرداخت دستمزد و پاداش ارضا مـی شوند ولی آنـها نیـازهای معنوی نیز دارند کـه در محیط کار غالبا نادیده گرفته مـی شود. ایجاد شرایطی کـه کارکنان را از لحاظ ارضای این قبیل نیـازها آسوده خاطر سازد انگیزه کار و فعالیت را درون آنان تقویت مـی کند.
فصل هفتم
طراحی و تدوین برنامـه های سازمانی هر اندازه هم کـه با بصیرت و ملاحظه کاری صورت گرفته باشد هیچ تضمـینی وجود ندارد کـه کارکنان سازمان بـه طور شایسته و چنانکه حتما آنـها را اجرا نمایند .
فراگرد کنترل : کنترل طبق شکل دارای چهار مرحله است :
مرحله 1 : تعیین ملاک ها
مرحله 2 : نظارت
مرحله 3 : بازنگری
مرحله 4 : تصحیح
ویژگی کنترل اثر بخش : فراگرد کنترل به منظور اثر بخش بودن ، حتما از چند ویژگی مـهم برخوردار باشند ؛
1- قابل فهم بودن 2- از الگو های سازمانی تبعیت کند 3- انحراف ها را بـه سرعت ثبت کند 4- انعطاف پذیر باشد 5- صرفه جویـانـه باشد
انواع کنترل : 1) کنترل پیشگیری یـا مقدماتی 2) کنترل همگام یـا همزمان 3) کنترل باز خورد
فصل هشتم
عمل مدیریت بـه قدمت تاریخ بشری هست . اداره و هماهنگ سازی منابع انسانی و مادی تقریبا از ابتدای تاریخ مورد توجه انسان بوده هست . انسان ها به منظور تحقق هدف های مشترک ، ابتدا درون خانواده ها بعد درون قبایل و سایر واحد های اجتماعی و سیـاسی بـه یکدیگر پیوستند
مدیریت علمـی : نـهضتی کـه در تاریخ تحول اندیشـه های مدیریت بـه مدیریت علمـی معروف هست . درون اوایل قرن بیستم پدید آمد و در نتیجه درون زمـینـه های طراحی ماشین آلات ، روش های انجام کار، گردش کار و نظایر آن ، دانش و فنون مدیریت را توسعه دادند . بنیـانگذار این نـهضت فردریک تیلور درون ابتدا کارگر ساده کارخانـه بود کـه ضمن کار ، از راه تجربه ، مـهندسی آموخت و به سرعت ترقی کرد و به سر مـهندسی کارخانـه بود .
مدیریت اداری : با اینکه تصور مـی شد کـه روش های مدیریت علمـی بر تمام جوانب سازمان قابل اعتماد هست ، ملی کانون اصلی کاربرد آنـها فقط سطح عملیـاتی بود . همزمان با تیلورانی دیگر کـه از تجربه مدیریت درون سازمانـها بزرگ برخوردار بودند ، اداره سازمان ها با مدیریت سطح عملیـاتی کاملا متفاوت هست . سرشناسترین این افراد کـه غالبا از او بـه عنوان بنیـانگذار مدیریت جدید نام مـی شود هانری فایول است
نظریـه فایول ، وسایل و رهنمودهایی به منظور مطالعه ، آموزش و عمل مدیریت فراهم مـی سازد .
اصول پیشنـهادی فایول را بر حسب مفاهیم امروزی مـی توان بـه شرح زیر طبقه بندی کرد .
اصول مدیریت :
1- اختیـار
2- انضباط
3- وحدت فرمان
4- وحدت هدایت
6- تمرکز
7- سلسله مراتب
8- حق الزحمـه کارکنان
9- نظم
اصول روابط انسانی :
1- تقدم منافع عمومـی بر منافع خصوصی
2- انصاف
3- ثبات شخصی و استخدامـی
4- ابتکار
5- روحیـه گروهی
بوروکراسی : اوایل قرن بیستم دنیـای صنعتی شاهد پیدایی و توسعه سازمانـها و موسسات بزرگ و پیچیده بود . بـه موازات رشد سازمان های ضد دولتی ، موسسات دولتی و بازرگانی نیز روز بـه روز بزرگتر و پیچیده تر مـی شوند . بوروکراسی را بـه فارسی ، دیوان سالاری ترجمـه کرده اند.
بوروکراسی یک نظام اداری با سازمان بزرگ و گشترده هست که با عده کثیری از ارباب رجوع سر و کار دارد .
اقتدار بـه سه طریق مشروع یـا قانونی پیدا مـیکند : 1- اقتدار فرمند یـا شخصیتی
2- اقتدار سنتی 3- اقتدار عقلانی – قانونی
نگرش رفتاری : نگرش رفتاری درون مدیریت ، از اوایل دهه 1950 نضج گرفت . از این تاریخ هست که علمای رفتاری مطالعه مسائل سازمان و مدیریت را بـه صورت جدی تر و به مدد روش های دقیق مجلسی دنبال کرد . خضیصه اصلی این حرکت ، کاربرد روش تحقیق علمـی درون مطالعه واقعیت های محیط کار و کشف روابط ملی مـیان آنـها هست .
به این منظور از مفاهیم و نظریـه های جامعه شناسی ، روان شناسی و مردم شناسی به منظور ثبت و توسعه دانش رفتاری درون محیط کار سازمان ها استفاده بـه عمل مـی آید .
مکتب علم مدیریت :
هدف اصلی نگرش رفتاری ، کاربرد روش علمـی به منظور حل مسائل انسانی مدیریت و هدف اصلی مکتب علم مدیریت ، کاربرد همـین روش به منظور حل سیل فنی مدیریت درون سازمان هست . ویژگی اصلی آن پیشرفت درون کاربرد آمار ریـاضیـات به منظور کمک بـه فن مـیائل عملیـاتی برنامـه ریزی و کنترل هست .
رویکرد سیستمـی : رویکرد سیستمـی قریب بـه نیم قرن هست که جایگاه ویژه ای درون قلمرو مدیریت پیدا کرده هست به طوری کـه صاحب نظران و کارورزان مدیریت برآنان اند کـه با این رویکرد درک و فهم شرایط پیچیده سازمانی و توضیح آن تسهیل مـی شود .
سیستم ( نظام ) عبارت هست از منظومـه ای از عناصر و اجزایی کـه با هم ارتباط کنش و واکنش متقابل داشته و کل واحدی را بـه وجود مـی آورند . هر سیستم دارای حد و مرزی هست که آن را از محیط یـا پیرامونش متمایز و با آن مرتبط مـی سازد .
رویکرد سیم مدیریت : مـی توان گفت کـه دو سازمان یک سیستم هست . نگرش سیستمـی سازمان را بـه صورت یک کل و یک سیستم مـی نگرد.
کتاب کوچک نظریـه های بزرگ مدیریت و طرز کاربرد آنـها بـه نویسندگی جیمز مک گراث - باب بیتز ترجمـه علی علاقه بند منتشر شده توسط انتشارات ارسباران در سایت رایـا موجود مـیباشد.
9120
[کتاب کوچک نظریـه های بزرگ مدیریت و طرز کاربرد آنـها حل میائل فصل 4 ریاضی چهارم انسانی]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 04 Jun 2018 10:08:00 +0000